توازن و تعادل لازمه پایداری یک سیستم است. به هم خوردن موازنه میان شاخص های "تراز میانگین شهر" در بافت های فرسوده به دلیل قطع یا اختلال شبکه ها، جریان ها و پیوندهای آن، موجب تشدید پدیده عدم توازن و در نتیجه، اختلال درنظم پایدار سیستم این باف تها شده است. رویکرد نظریه نوسازی متوازن ب هعنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برایتغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این مطالعه با هدف دستیابی به توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، از طریق شناختو تبیین رابطه بین متغیرهای توازن و نوسازی صورت گرفته است. دستیابی به نظریه از سطح ارتباط "ذهنی" به ارتباط"عینی" حرکت کرده و سپس از ارتباط عینی به رابطه ذهنی بازگشته و آن را مورد تأیید قرار م یدهد، به این ترتیب حرکترفت استقرایی و حرکت برگشت قیاسی بوده است. هنجاری- راهبردی"، « نظریه نوسازی متوازن سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خِرد"کاربردی- بومی"، "اجتماعی- اقتصادی"، "روی های- محتوایی"، "تبینی- تجویزی" و "علمی- عملی" بازتعریف کرده واصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی کند. یافته های مطالعات انجام شده، چارچوبی را برای "توازن میان دوپارگی های متوالی اجزاء و عناصر شبکه های موضوعی بافت و توازن شبکه های کل سیستم" شامل اصول چهارگانه : توازن (به عنوان سلول بنیادی نوسازی(، پرهیز از پیچیدگی )میان عناصر پیچیده و چندوجهی نوسازی(، توالی دوپارگ یها )به عنوان کوچک ترین واحد تشخیص، شناسایی و سنجش توازن) و تعامل درونی و بیرونی )برقراری تعاملات پیوسته شبکه ها و کل سیستم با یکدیگر)حاصل کرده است.